کد مطلب:212868 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:29

قول به بداء
یكی از انتقادات و اعتراضاتی كه مخالفین بدان تكیه كرده اند قول به بداء است به توهم اینكه تجویز بداء نسبت به خدا مستلزم تجویز خطا نسبت به ساحت قدس الهی است.

دفاع

قول به بداء نه تنها مستلزم مستند به هشام است بلكه از عقاید شیعه اثناعشریه [1] و به گمان عامه از امتیازات آنان است. تجویز بداء مستلزم تجویز خطا بر خدا نیست چگونه ممكن است شیعه كه خطا را نسبت به پیامبران و پیشوایان دین خدا روا نمی دارند نسبت به خدا روا دارند. و اشتباه مخالفین از اینجا سرچشمه گرفته كه گمان كرده اند بداء به معنی ظهور بعدالخفاء - آشكار شدن چیزی برای خدا بعد از نهان بودن آن - می باشد و این معنی علاوه بر اینكه مستلزم تجویز خطاست، مستلزم جهل و نادانی نیز می باشد و خدای تعالی منزه



[ صفحه 450]



از نادانی و خطاست.

و شیعه بدای به این معنی را به خدا نسبت نمی دهد؛ بلكه بدائی را كه شیعه به خدا نسبت می دهد به معنی اظهار بعد الاخفاء - آشكار ساختن بعد از پنهان كردن - است. مثلا یكی از موارد بداء آن است كه خدا به چیزی امر كند و قبل از وقوعش در وقتش نهی فرماید؛ چنان كه در داستان ذبح اسماعیل، خدا ابراهیم را مأمور به ذبح وی فرمود و قبل از وقوع ذبح، او را از آن نهی نمود. مخالفین نتوانسته اند تصور كنند كه ممكن است امری، نظر به مصالحی در خود امر از قبیل مصلحت آزمایش، به چیزی تعلق بگیرد و در خود آن چیز مصلحتی نباشد و پس از حصول نتیجه، یعنی آزمایش، نهی بدان چیز كه مورد امر واقع شده است تعلق گیرد و این نهی بعد از امر، از نظر پشیمانی و ندامت و یا مكشوف شدن زیان و ضرر برای خدا نباشد؛ و اگر موضوع با اصول مقرره شیعه سنجیده شود مطلب برای آنان روشن می گردد.

خلاصه مراد از بداء در مورد مذكور همان معنی است كه گاهی آقایی برای فهماندن حسن انقیاد خدمتگزار خود به دیگران، وی را به كار دشواری امر نماید و پس از شروع خدمتگزار در مقدمات آن كار، آقا او را از آن كار باز دارد. و داستان ذبح اسماعیل از این قبیل است كه خداوند به منظور اعلام مقام رضا و تسلیم ابراهیم خلیل وی را در خواب به ذبح فرزند عزیزش اسماعیل مأمور فرمود و چون او و فرزندش هر دو تسلیم امر پروردگار شدند و آثار رضا از آنان آشكار گردید و در انجام مقدمامت شتاب كردند خداوند از ذبح اسماعیل منع كرد و پدر و پسر را ثنا گفت و اجر ایشان را افزون گرداند. و بالجمله از اول ذبح اسماعیل منع كرد و پدر و پسر را ثنا گفت و اجر ایشان را افزون گرداند. و بالجمله ازاول ذبح اسماعیل منظور و مقصود نبوده و فقط مقدمات ذبح مطلوب و منظور بوده است و این مطلب را پروردگار عالم، از باب آزمایش، از ابراهیم پنهان داشت، و به جمله «قد صدقت الرؤیا» اعلام نمود. [2] .

این مطلب را نیز ناگفته نگذاریم كه این مثالی كه بیان كردیم در تشریعیات بود. تكوینیات هم چنین است، مانند: زیاد شدن ایام زندگانی و تأخیر مرگها به واسطه صدقه و صله رحم و سعادت و شقاوت و عاقبت به خیر شدن و عاقبت به شر شدن كه ممكن است این امور از نظر وجود شرایط برای بعضی از اولیا مخفی بوده و از آنها بی خبر باشند سپس با تحقق شرط بداء حاصل شود یعنی بعد از خفا ظهور یابد و بعد از نهان بودن



[ صفحه 451]



آشكار شود. [3] .


[1] شافي، ص 13.

[2] مجالس المؤمنين، ج 1، ص 367 - 366.

[3] رجوع شودبه «شرح عقائد صدوق»، معني بداء، ص 24 و بحارالانوار، ج 4، بسط كلام براي رفع شك در باب بداء و نسخ، ص 122.